ظاهراً نشان دادن تصویر از حضرت عباس (ع) فقط برای سریال مختارنامه
جلوگیری از نمایش تصویر از حضرت ابوالفضل علیهالسلام در سریال مختارنامه، اگر چه تحت عنوان حفظ حرمت آن علمدار بزرگ کربلا صورت پذیرفت، ولی داغی بر دل کارگردان و تمامی بینندگان این سریال (اکثر مردم) گذاشت.
به جرأت میتوان اذعان داشت که هیچ ملتی به اندازهی ملت ایران، پیام عاشورای حسینی (ع) را درک نکرده و بالبتع فرهنگ عاشورایی نیز در هیچ فرهنگی به این حد با جسم و جان مردم عجین نگردیده است. تا آنجا که شاهدیم عزاداری بر ابا عبدالله الحسین علیهالسلام، خاندان و یاران با وفایش در مصیبتها و جنایات کربلا، طی قرون متاولی، نه تنها توسط شیعیان و مسلمانان، بلکه حتی توسط غیر مسلمانان این کشور [به ویژه مسیحیان] رایج بوده و هست.
مردم خوب ما معرفت، ایمان، عشق و ارادتشان به سالار شهیدان را طی این قرون متاولی به اشکال و انحای مختلف تجلی میدهند و در شرایط و لحظههای حساس [مانند جنگ، مقابله با فتنهها و ...] نیز به عرصه نمایش گذاشته و به اثبات میرسانند.
هزینههای کلان برای احیای حرمها، برگزاری تکایا، حسینهها و هیأت مذهبی، یا روضهخوانی، مداحی، سینهزنی و زنجیر زنی، بلند کردن بیرق و علم، سرآمد شیوههای ابراز و تجلی عشق و ارادت بوده و آثار و تبعاتی غیر قابل احصاء در حفظ تاریخ و انتقال فرهنگ عاشورایی داشته است، تا آنجا که رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) بدین مضمون فرمودند که انقلاب ما نتیجهی همین تکایا است.
اما در عرصهی فرهنگ و هنر، شیوههای دیگری نیز متداول بوده و هست که از آن جمله میتوان به سرودن اشعار، مرثیهسرایی، نقاشی و حتی تأتر اشاره نمود که این تأتر سالیان درازی است به شکل «تعزیه» به اجرا در میآید.
اگر چه حتی نهادهای رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلامی ایران مانند بخشهای مربوطه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا صدا و سیما، رسانهها، خبرگزاریها و ...، بسیار سعی دارند که در میان همهی شیوهها و روشها به «تعزیهگردانی» بهای بیشتری بدهند، اما واقع مطلب این است که «تعزیهگردانی»، به ویژه وقتی در سطح خیابانها، میادین، شهرها و به ویژه روستاها بر پا میشود، نمایشها و پیامهای مستقیم و غیر مستقیم بسیار ناپسند و شاید حرامی را به همراه دارد.
به عنوان مثال: قصاب محل، چادری به سر می کشد و [العیاذ بالله] در نقش خانم حضرت زینب به میدان بازی میآید، و نانوای فرتوت که در تنفس بین نمایش تعزیهی آزاد (خیابانی) جلوی چشم جماعت به کناری خزیده و سیگاری میکشد و اگر فرصت و محیط مناسب باشد، تریاکی هم میاندازد، به میدان میآید و با آن لهجهی شل و چشمان خمار از اعتیادش نقش حضرت ابوالفضل العباس (ع) را بازی میکند و یک چهرهی ناشناخته، شناخته و چه بسا بد نام نیز فقط به خاطر قد بلندش به میدان آمده و حضرت علی اکبر (ع) میشود ... و بگذریم از حرکات جلف، اشعار سبک و تحریفها و ترویج خرافات.
البته شیوههای دیگری هم وجود دارد، مانند تمثیلهای واقعاً زشت، و نسبت دادن آنها به پیامبر اکرم (ص)، امیرالمؤمنین (ع)، حسنین (ع)،حضرت عباس (ع) ... و سایر بزرگان اسلام. اما چون همه ریشه در عشق و محبت و ابراز آن داشته و دارد، مورد مذمت قرار نگرفته است.
ظاهراً این شیوهها و به ویژه «تعزیه» نه تنها بد نیست، بلکه هنری است که باید مستمراً به صورت رسمی و غیر رسمی مورد فرافکنی و تمجید و تعریف قرار گیرد و حتی از دست مقامات کوتاه دست یا بلندپایه جایزه بگیرد، اما نشان دادن تصویر از حضرت عباس علیهالسلام از دور یا نزدیک، آن هم در سریالی وزین، ارزشمند، مؤثر و ماندگار «مختارنامه»، عین کفر، شرک، نفاق و توهین به مقدسات و شکستن حرمتها و ... تلقی میگردد(؟!)
در اخبار امروز با نمایش عکس فوق آمده بود: «به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، "تعزیه" نمایشی است که بر اساس روایتها و داستانهای پیرامون حضرت محمد(ص) و اتفاقات و فجایع سال 61 هجری، حادثه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و خاندان و یاران باوفایش شکل گرفت اما به علت ارتباط صمیمی و بی واسطه آن با باورها و تفکرات عموم مخاطبان و مردمان توانست خیلی سریع به زندگی آنها راه یابد و دامنه و گستره داستان های خود را حتی فراتر از مرزهای مذهبی گسترش دهد به حدی که حتی تعزیتهای شادی آور نیز در این میان شکل گرفت که در برخی اعیاد مذهبی اجرا می شد.»
اگر چه واژهی «تعزیتهای شادیآور»! از آن واژههای نوین تعجب برانگیزی است که با جمع نقیضین (عزا و شادی) حتی فلسفه را به باد تمسخر گرفته است، اما نویسندهی خبر ناخواسته و نادانسته درست بیان داشته است، چرا که بسیاری از این تعزیتها، آن قدر مسخره و مضحک است که شادیآور هم میشود و ممکن است مثلاً به هنگام ورود نقش حضرت ابوالفضل (ع) به میدان، تماشاگران کلی هم بخندند و حتی ممکن است به یاد آورند که قبل از آغاز محرم، بازیگر این نقش در تعزیه را در معرکهگیری خیابانی دیگری و در نقش زنجیر پارهکن یا مارباز دیده بودند.
چندی پیش، وقتی مصاحبهای با آقای میرباقری، کارگردان سریال مختارنامه را دیدم، کلی بغض کردم و افسوس خوردم. بندهی خدا با چه امید و حسرتی میگفت: «هنوز هم دیر نشده، اگر اجازه بدهند میتوانیم این صحنهها را نمایش دهیم».
خب، حق هم دارد. خیلی زحمت کشیده است، کار بزرگی انجام داده است، در میان تصاویر ناهنجاری که قرنها دیدیم و هیچ کس هم نقد نکرد، چه رسد به تحریم، حقیقتی را به خوبی تصویر کرده است، پس چرا باید در حالی که شاهد تقدیر و تمجید و جایزه دادن به «تعزیهگردان»ها است، کامش این چنین تلخ شده و خستگی به تنش بماند.
ما هم مثل او با امید و حسرت میگوییم، ای کاش تا دیر نشده است، مسئولین سیما، به ویژه آقای ضرغامی حرکتی کند. اصلاً چه اشکالی دارد که نمونهای از تعزیههایی که چند قرن در هر کوچه و خیابان به اجرا درآمده است، با چند سکانس از تصویر آن حضرت (ع) در این سریال را به بزرگان و محترمینی که به هر دلیل مخالفت نمودهاند، نشان دهند. نقاط نقص و ضعف را بر طرف کنند و اگر احتمالاً جوسازی ناحقی صورت پذیرفته، شبههزدایی کنند و مردمی که صبح و شب هر صحنهی ضد اسلامی را در فیلمها و سریالها میبینند، از این حال پر شور محروم نکنند.
منبع:iranpn.com